تلاطم
پرم از حس تنهایی،بگو گاهی تو اینجایی بگو گاهی توهستی و تو ازحالم خبر داری
تو مروارید دریامی، منم دریای مواجم بدون آغوش من امنه ،نگودیگه سفر داری
به ساحل می زنم می بینمت از دور تلاطم می کنه دریا، ببینه دست طوفانی
خودت میدونی بعدازتو دیگه آروم نمیگیرم حتی خسته نمیشم من ازاین طغیان طولانی
داره می تابه بی رحمی،دارم از دست میرم من شایدبارون شدم روزی،شاید دیدم تو رو روزی
پشیمون میشی می دونم،برگشتن کار تقدیره شاید دیرباشه واسه من،شاید دیر واسه دلسوزی
 سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.
	  سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.