هرچی از عشق شنیدی فراموش کن
هرچی از عشق شنیدی فراموش کن
شرح پریشانی احوال مرا گوش کن
یا چشم ببند و از عشق حذر کن
یا که از اول قصه جام زهر نوش کن
+ نوشته شده در چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ ساعت توسط شهریار
|
شرح پریشانی احوال مرا گوش کن
یا چشم ببند و از عشق حذر کن
یا که از اول قصه جام زهر نوش کن
رفت و از دلم برید کسی که دنیای من بود
توی اون شهر نگاهش عمریه دلم اسیره
آرزومه که یه روزی بخواد دستامو بگیره
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.