کشتی سانچی
دردمن دردجوان وطن است
هرکه زاری نکنداهرمن است
دردمن دردبه دورماندن توست
دردمن اشک همان پیرزن است
دردمن درددرآب سوختن توست
دردمن دردسکوتی حزن است
آه
دردمن دردصدایی حزن است
دردسانچی همگی ازمِهَن است
میهنم گشته آبادازجان شما
هرکه کوتاهی کندهمچومن است
ازلباسی که توبرتن کردی
آن لباسی که برایت کفن است
عارفم ازغمتان گریه کنم
هرکه گریان نشوداهرمن است
عارف همدانی
+ نوشته شده در پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت توسط محسن دهباشی
|