نگار
من اینجا غریبم کجایی کجایی
امون از غم این جدایی جدایی
غمتو رو دوشم نذار کار من نیست
همه رفتن و هیچکس دلدار من نیست
من و خونه و بی تو یه بغل درد
کسی فکر این حال و احوال من نیست
من اینجا رو بی تو نمی خوام نمی خوام
یه خسته یه عاشق یه بیمار تنهام
تو رفتی نگاهای مردم عوض شد
با هیچکس به غیر از خودت راه نمیام
دارم دل از زندگی می برم
دارم مثل بارون زمین می خورم
خبر داری این روزا بی تو کجا
چجوری دارم زندگی می کنم
نگار سیه چشم من جات همیشه
تو قلبیه که داغ چشمات و داره
نمک میزنه زخم تو این اتاقی
که هر شب تب خاطرات با تو داره
من اینجا رو بی تو نمی خوام نمی خوام
یه خسته یه عاشق یه بیمار تنهام
تو رفتی نگاهای مردم عوض شد
با هیچکس به غیر از خودت راه نمیام
مجتبی شریف
 سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.
	  سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.