دوش چه خوردهای خراب!؟
سوری به سویِ گفت
سازی به سوی او،
ما گريهها کردهايم در اين ديار
حالا به هر جهت
حالا به هرچه رو!
هی بادِ بیشانه از پريشانی فَرا
کسی نديدهام
دانای اين دقيقهی من!
با قول و قافيه، حرفی
تا بيارَدَم به هر واژه که حضرتِ من است و
او حافظ من است.
من معنی آوازِ تو بودهام به وقتِ اولا،
دلم از وحشتِ زندانِ سکندری که سا، با، را،
بگير و بيا دعای گريه و
سازی که سليمان به باديه دادهام.
يا کولیِ کتاببدوش
دوش چه خوردهای خراب!؟
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.