بوم زندگی
تراژدی دنیای من از پوچی هیچ نشات می گیرد
من بوم زندگی ام را با رنگ های سیاه وسفید رنگ کرده ام
رنگ های خاموش و ساکت اینگونه مرا به تصویر میکشند:
سکوتی سرشار از فریادهای دختری رها شده در باد!
مثل جیغ بنفشی در خلا!
مثل هاشورزدن حرف های ناگفته ام
و چقدر سخت می توانم دست هایم را به ماه برسانم
ماه می دود و من هم!
من از آورگی چشمانم در این تاریکی می ترسم!
@sr@

+ نوشته شده در چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ساعت توسط محسن دهباشی
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.