گزیده ای از اشعار عراقی
بای که بی رخ زیبایت دل به جان آمد بیا که بی تو همه سود من زیان آمد
بیا که بهر تو جان از جهان کرانه گرفت بیا که بی تو دلم جمله در میان گرفت
بیا که خانه دل گرچه تنگ و تاریک است دمی برای دل ما درون توان آمد
بیا که غیر تو در چشم من نیامد هیچ جز آب دیده که بر چشم من روان آمد
نگر هر آنچه که بر هیچکس نیامده بود برین شکسته دلم از غم تو آن آمد
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰ ساعت توسط محسن دهباشی
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.