گزیده ای از اشعار شهریار
ای ماه شب دریا ای چشمه ی زیبائی یک چشمه و صد دریا فری و فریبائی
من زشتم و زندانی اما مه رخشنده در پرده نه زیبنده است با آن همه زیبائی
چنگ ابدیت را برسا ز مسیحان زن گو در نوسان آید نا قوس کلیسائی
چون خوانه تن تنها با سوز تو دمساز ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی
+ نوشته شده در دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۰ ساعت توسط محسن دهباشی
|