گزیده ای از غزلیات عرفی شیرازی
خیز و به جلوه آب ده، سرو چمن تراز را
آب و هوا ز باده کن، باغچه ی نیاز را
صورت حال چون شود، بر تو عیان که همچو سرو
ناز تو جنبش از قلم ، چهره گشای راز را
آه که طبل جنگ و آن گه به گاه آشتی
چاشنی ستم دهد، لطف الم گداز را
تا حرم فرشتگان از دل و دین تهی شود
رخصت جلوه ای بده، حجله نشین ناز را
ای که گشود چشم جان ، در طلب حقیقتی
طرف نقاب بر فکن ، پردگی حجاز را
شربت ناز را کند، تلخ به کام دلبران
عرفی اگر بیان کند، چاشنی نیاز را
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ ساعت توسط محسن دهباشی
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.