علی اسفندیاری
خانه ام ابری است
یک سره روی زمین ابری است با آن
از فراز گردونه خرد و خراب و مست
باد میپیچد یک سره دنیا خراب از اوست
و حواس من
آی نی زن!که تو را آوای نی برده است دور از ره
کجایی؟
خانه ام ابری است اما
ابر بارانش گرفته است
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم.
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره نی زن-که دایم می نوازد نی-در دنیا ابر اندوه
راه خود را دارد اندر پیش
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰ ساعت توسط محسن دهباشی
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.