گرفته است دلت یا گرفته است دلم ؟!
گرفته است دلت یا گرفته است دلم ؟!
چقدر تلخ شده روزهای ما عسلم !
دو بار گریه شدم تا یخ تو باز شود
به مبل چسبیدم تا نگیرمت بغلم !!
مچاله می شدی و ابرهات باران داشت
شروع می شدی و شعر، حسّ پایان داشت
که زل زدم به دو تا چشم زل زده به زمین
که دست هات شدیدا عذاب وجدان داشت !
که زل زدی به فروپاشی شبی سنگی
به بوسه ای وسط شام ! بی هماهنگی !!
که دست هات بگوید: عزیز! می ترسم!
که چشم هات بگوید چقدر دلتنگی
صدای خنده ی ما در صدای تلویزیون
صدای داد کشیدن به راه های جنون
یکی شدن وسط تخت نیمه کاره ی من
صدای جاری خون در صدای جاری خون
صدای خنده ی ما توی آشپزخانه
صدای بیداری در دو دست بیگانه
صدای رقصیدن با ترانه ای غمگین
صدای دیوانه روی تخت دیوانه
صدای خنده ی ما در اتاق بچّه که نیست
که عاشق چه کسی بوده است و عاشق کیست !
که بعد فکر کنم: از ادامه می ترسم
که بعد گریه کنی: روی حرف هات بایست !
صدای خنده ی ما در بخار در حمّام
صدای جای دو تا خودکشی نافرجام
نوشتن ِ شعری بر خطوط لغزنده
نوشتن ِ شعری توی سکس نیمه تمام
صدای خنده ی ما موقع ِ بداخلاقی
که داغ کرده ای و مثل بوسه ات داغی
که مست می شوی از الکل 90 درجه
که مست می شود از چشم های تو ساقی!
صدای خنده ی ما روی پشت بام بلند
ستاره ها که قرار است عاشقت بشوند
نگاه کردن ِ دنیای بد از آن بالا
که هیچ چیز مهم نیست عشق من! که بخند...
صدای خنده ی ما در دل خیابان ها
صدای خنده ی ما روی اخم انسان ها
دو بستنی یخی که یواشکی بخوریم !
خرید چایی و میوه برای مهمان ها
صدای آرامش بعد روزها سختی
صدای عکس حجازی، مهندس و تختی !
صدای خواندن قرآن و شمس و نیچه و یونگ !!
صدای خنده ی ما در میان خوشبختی
صدای خنده که در اوج دردها داریم
صدای گریه که عمری ست بی صدا داریم
صدای خانه ی سبزی ته ِ ته ِ دنیا
صدای رؤیایی واقعی که ما داریم
صدای گریه ی دشمن از اینهمه خنده
صدای خنده ی ما مثل مرغ پرکنده !
صدای خنده ی پنهان شده در آغوشت
صدای خنده ی بی دغدغه در آینده...
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.