تپش قلب گرفتم.....نفسم به سختی بالا و پایین میرود!

پاهایم نای رفتن ندارن!حتا وجبی!

دگر نای قدمی هم ندارن...گویی بریدن!

در راه عشق نه! در جاده زندگی خسته ام!

خسته!

و تو با پوزخندی آرام در گوشم گویی:خسته نباشی!

همین!.....

شاید هم هیچگاه لب ب سخن نگشایی!

هیچگاه!