بار دیگر شخصی که دوست می داشتم.

در یادواره ی ابدیت،

ماندگاری ای جاودانه،

آن سوی سعادت های بی بنیاد.

 

قدم های تو،

عطشناک ترین واژه های بی تکرار است.

بار دیگر شهری که دوست می داشتم،

با نخل های انبوه،

دریای همیشه سالم،

و گویش عجیب جنوب،

جاودان باد یاد سهراب که گفت:

"دلخوشی ها کم نیست"

و چه تکرار سعادت ناکی!

بوی عبور،

در واقعیت فراموشی،

در ماندگاری ای شاعرانه می وزد.

بار دیگر اشعاری که دوست می داشتم:

"ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد"

ایمان بیاوریم به نداشته های عصیانگر.

روز پرواز واژه ها،

روز رفتن تو بود.

بار دیگر،به یاد کسی که دوست می داشتم.

maisa8.blogfa.com