یه مرد 80 ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد
 
وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده:هیچوقت به این
 
خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر 18 ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و
 
کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟دکتر چند لحظه فکر میکنه
 
و میگه: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم. من یه نفر رو می شناسم
 
 که شکارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده
 
. یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش
 
رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل. همینطور که میرفته جلو یهو
 
 از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شکارچی
 
چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ کشته
 
میشه و میفته روی زمین!
 
پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتما” یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!
 
دکتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقا” منظور منم همین بود!

نتیجهء اخلاقی: هیچوقت در مورد چیزی که مطمئن نیستی نتیجهء
 
کار خودته ادعا نداشته نباش