گزیده ای غزلیات اوحدی
پس از مشقت دوشین که داشت گوش امشب؟
که من به کام رسم زان لب چو نوش امشب
کشیدهایم بسیبار چرخ، وقت آمد
که چرخ غاشیهٔ ما کشد به دوش امشب
بیار، ساقی، از آن جام راوقی، تا من
در افگنم به رواق فلک خروش امشب
خیال خوب مبند، ای دل امشبی و مخسب
تو نیز جهد کن، ای دیده و بکوش امشب
ز خانقاه دلم سیر شد، برای خدای
مرا مبر ز سرکوی میفروش امشب
شراب حاضر و معشوق مست و من عاشق
ز من مدار توقع به عقل و هوش امشب
به ترک نام کن، ای اوحدی وخرمن ننگ
بیار باده و بنشین و باده نوش امشب
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۲ ساعت توسط محسن دهباشی
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.