زمزمه ی درد


پنهانم پشت این سایه ی سیاه

وتاریکی من

تاریک تر از همه ی این سیاهی هاست

گم کرده راه فردا

درگیر نگاه بارانی ابرها

در رویای زندگی غرق شدم

فردا نیز

فراموش کرده این حرف ها

وقطعا در این حال

اگر دست برداشته از دعا

خواهم شد مثال آنکه بی وقفه زمزمه می کند درد را...


گلناز-خرداد1390


http://rahaiegoli.blogfa.com