بیزارم از این وهم تکراری
این خواب‌دیدن حین بیداری

نه می‌کُشی، نه رو به بهبودی
ای خاطراتت خنجری کاری!

ای هرچه بود از من به غارت برد!
تو با مغول‌ها نسبتی داری؟

از آرزوی دیدنت سیرم
از تشنگی تنها به دیداری…

بعد از تو روز خوش ندیدم، تو
آقامحمدخان قاجاری