سیده زهراعمادی
مرا مصلوب کن
سلام مهربان من :
مرا چون مسیح برروی سینه خود ت مصلوب کن بگذار با هرم نفسهایت آتش
بگیرم.وبا گلاب عرق پیشانی تو روحم عطر آگین شود .وقتی از دوست داشتن
تو گفتم می دانستم خلاف قانون دنیا عمل کرده ام وقتی از طعم بوسه های
پرتقالی ات گفتم می دانستم کسی باورنمی کند.هرگزدرزندگی ام احساس نکردم
دنیا برای من است جز آن لحظه هایی که تو سرت را به دستانم می گذاری و
می خوابی وسرت میان بازوان من چون مرواریدیست درصدف.
+ نوشته شده در شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت توسط زهرا(عاشقانه های مسیحا)
|
سلام از بازدیدتون متشکرم.امیدوارم خوشتون بیاد و بازم ازم سر بزنید.راستی نظراتتون خوشحالم میکنه.امیدوارم این وب بتونه شما را با شعر و ادب فارسی بیشتر آشنا کنه.با کپی کردن مطالب هم مشکلی ندارم راحت باشید فقط خواهش میکنم یکبار بخونید بعد کپی کنید.